چرا امشب واژگانم خیس شده اند
همچون آسمانی که امشب می بارد...
و اینک باران
بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند!
چشمانم را نوازش می دهد
تا شاید،
از لحظه های دلتنگی گذر کنم
تا شاید،
با یاد تو سفر کنم
:(
یک احساس بارانی...! آن زمان که بارش بی وقفه درد سقف کوتاه دلت را خم کرد بی گمان خواهی گفت به کدامین گناه چشمانت بارانیست... |